ملاقات

پله پله تا ملاقات خود آ !

ملاقات

پله پله تا ملاقات خود آ !

ملاقات

سلام
هرکسی باید جایی داشته باشه که بی دغدغه حرفهای دلشرو بزنه. اینجا واسه من مصداق این است که: "هیچ آدابی و تربیتی مجو...هر چه میخواهد دل تنگت بگو"

پیام های کوتاه
محبوب ترین مطالب

۴ مطلب با موضوع «فضای سیاسی کشور» ثبت شده است

دیروز وقتی که در راه برگشت به خانه بودم یاد صحبتهای اخیر هاشمی در مورد عدم احراز صلاحیت سید حسن مصطفوی افتادم. بعد یکدفعه یاد صحبتهای قبل هاشمی در مورد سید حسن افتادم که او را علامه خوانده بود. به نظر شما چه ارتباطی بین این دو صحبت وجود داره؟

اول: هاشمی رفسنجانی به نظر بنده آدم زیرکی است و عرصه سیاست را به خوبی می‌شناسد.

دوم: هاشمی می‌دانست بعد از انتخابات سال 1388 موضع گیری درستی انجام نداده است و شهامت اذعان به این موضوع رو هم نداشت بنابراین سعی کرد در این چند سال کم نیاورده و بر همان موضع قبلی پافشاری نماید.

سوم: او می‌دانست که یکی از ارکان مهم این نظام که جلوی ورود افراد مسئله‌دار وابسته به او را به ارکان نظام مانند مجلس خبرگان، مجلس شورای اسلامی و ... می‌گیرد شورای نگهبان است که الحمدلله در این شورا نفوذی هم ندارد و همین موضوع او را به شدت ناراحت می‌کند.

چهارم: او برای هجمه به شورای نگهبان سناریوهای مختلفی طراحی کرده بود که یکی از این سناریوها استفاده از ظرفیت بیت امام(ره) است که فرد بارز این بیت فعلا سید حسن مصطفوی نوه امام خمینی(ره) است.

با این مقدمات پی خواهیم برد که هاشمی می‌دانست در صورت ثبت نام سید حسن در انتخابات خبرگان صلاحیت او احراز نمی‌شود.( به علت سیاسی البته نه بلکه واقعا به علت علمی که به اذعان دیگران او فعلا صلاحیت علمی‌اش احراز نشده است) بنابراین او را علامه خواند تا برای این موضوع که او صلاحیت علمی دارد زمینه سازی شود و اینقدر در حول و حوش این موضوع رسانه های تحت سلطه او و تیمش سخن پراکنی کنند که تقریبا برای همه مردم واضح شود که سید حسن علامه است و ظرفیت علمی خوبی دارد. نتیجتاً بعد از اینکه سید حسن در انتخابات مجلس خبرگان ثبت نام کرد و از لحاظ علمی صلاحیتش احراز نشد هاشمی از این موقعیت استفاده نماید و هجمه گسترده‌ای را بر علیه شورای نگهبان آغاز نماید که نمونه اش را هم دیدید. بنابراین سناریوی طراحی شده توسط هاشمی این بود و اگرنه او آدمی نیست که سنگ دیگری را به سینه بزند.

لازم است اشاره کنم که این نوشته تحلیل بنده از رفتارهای هاشمی است و اصراری به صحت این تحلیل ندارم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ بهمن ۹۴ ، ۱۶:۳۹
از "مثلاً مهندس"

سال آخر دانشگاه استادی داشتیم که درس فلسفه علم 2 رو به ما ارائه می کرد. استاد باسوادی بود و ذهن منطقی داشت. یه بار سر کلاس بحث روشنفکران دینی و نظر آنها درباره دین و این چیزا بود. در نقد یکی از روشنفکران که می‌گفت جوهره دین بندگی است و این در تضاد با علم و دانش است که جوهره‌اش آزادی و پژوهش آزاد است، استاد ما گفت: "من نمیفهمم که جوهره دین دیگه چیه؟ آیا امر مادی است یا غیر مادی؟ اصلاً چیه که این آقا میگه جوهره‌ی دین بندگی است و این در تضاد با آزادی و علم است"

حالا این حرف استاد منو یاد این روزا و روح توافقنامه ایران و 5+1 می اندازه. من یک سوالی دارم: روح توافقنامه چیه؟ چرا هی طرف ایرانی میگه این کار آمریکا، اون مصوبه، اون حرف و ... با روح توافقنامه منافات داره. چرا اونا میتونن کارایی بکنن که با روح توافقنامه مغایره ولی ما نمی تونیم؟ شاید این توافقنامه دوتا روح داره که کارای اونا با روح مورد قبول ما مغایره ولی با روح مورد قبول آمریکاییها مغایر نیست؟ واقعاً چرا اونا می تونن اینقدر به این روح لطیف آسیب برسونن و اونو اذیت کنن و ما نمی تونیم از این روح خوب دفاع کنیم؟ آیا ما قدرت مقابله به مثل رو نداریم؟

فک کنم باید بپذیریم که به جای اینکه هی بگیم روح توافقنامه، روح توافقنامه بگیم: روح آمریکایی یک روح استکباری و غیرقابل اعتماد است و بنابراین به جای خارج به داخل بیندیشیم.

آقای رئیس جمهور، آقای وزیر امور خارجه، آقایون مذاکره کنندگان ارشد ایران خواهشاً دقت کنید. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۹۴ ، ۱۵:۱۷
از "مثلاً مهندس"

این یادداشت را حتما بخوانید!

یادداشتی از دکتر منوچهر محمدی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۴ ، ۱۳:۱۷
از "مثلاً مهندس"

از تاریخ باید عبرت گرفت. الان در زمینه‌ی هسته‌ای داریم مذاکره می‌کنیم. دقت کنید که چه کسانی دارند مذاکره می‌کنند. آقای روحانی و دکتر ظریف. یعنی همان دو نفری که در زمان ریاست جمهوری آقای خاتمی مذاکره می‌کردند و آخر به چه افتضاحی کشیده شد مذاکرات و ایران مجبور شد تعلیق را بشکند. اون وقت آقای روحانی در زمان انتخابات 92 جلوی مردم می‌گه که ما تعلیق نکردیم که. آره ما تعلیق نکردیم تو راست می‌گی. ای خدا!!!!!!!!!!!!!angry

ما در این شرایط نیاز داریم که از تاریخ عبرت بگیریم. به حرفای آقای روحانی و دکتر ظریف که شاید جنبه‌ی پاک کردن گذشته‌ی خودشان را داشته باشد نمی‌گویم گوش نکنیم، گوش کنیم ولی به دیده‌ی تردید بنگریم. به هر حال آنها انسان هستند. ما (مردم) به عنوان اصلی‌ترین جزء این کشور باید بدترین احتمال‌ها را در نظر بگیریم. احتمال اینکه دوباره ما تعلیق کنیم و دیگران هیچ کاری نکنند. احتمال اینکه به بهانه‌ی توافق، اسرار نظامی ما را بدزدند، هر چند که آقایان می‌گویند اینطور نمیشود ولی نمی توان خرگوش بود و خواب خرگوشی دید. این آقایان که الان دبدبه و کبکبه‌ای برای خودشان دارند کارگزاران ما هستند و نه روسای ما. این را باید واقعاً بفهمیم.

 

به هر حال پیشینه‌ی این آقایان زیاد خوب نیست و باید بسیار هوشیار بود که خدای نکرده اگر اینها گول دشمن را خوردند ما جلوی دشمن را بگیریم. این واقعیت را جدی بگیریم.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ خرداد ۹۴ ، ۰۸:۴۳
از "مثلاً مهندس"